عشقولانه....

به چشمانم آموختم که هر کس ارزش دیدن ندارد ...

عشقولانه....

به چشمانم آموختم که هر کس ارزش دیدن ندارد ...

... انتظار ...

تو همون حسِ قریبی که همیشه با منی ...
تو بهونه ی هر عاشق واسه زنده بودنی ... 


تو امیدِ انتظاری تو دلهای نا امید ،
مثلِ دیدنِ ستاره تو شبهای نا پدید ... 


چه غریبونه گذشتن جمعه های سوت و کور ،
هنوز اما نرسیدی ای تجلی ظهور ... 


با توام ...!  

با تو که گفتی تکیه گاه عاشق هایی ،
میدونم یه دنیا نوری ، ساده ای بی انتهایی ... 


مثل لالایی بارون تو کویر بی صدایی ، 
تو خود عشقی میدونم ، ناجیِ فاصله هایی ...  

 

تو همون حسِ قریبی که همیشه با منی ...
تو بهونه ی هر عاشق واسه زنده بودنی ... 


عمریه دلم گرفته ، گله دارم از جدایی ،
غایب همیشه حاظر تو کجایی ، تو کجایی ...؟؟!  

 

 

 

 

اللهم عجل لولیک الفرج

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد