-
بازم یاد تو می افتم ...
شنبه 23 فروردینماه سال 1393 23:50
همین که یک نفر از دور لباسش رنگ تو باشه ... همین که یک نفر اسمش شبیه اسم تو باشه ... بازم یاد تو می افتم ... با آهنگی که دوست داشتی ، تموم کافه ها بازن ... تموم شهر همدستن منو یاد تو بندازن ... تو نیستی سرد و یخبندون ، تموم فصلها پاییزه ... گذشتن از تو واسه من ، گذشتن از همه چیزه ... همین که عکس تنهایی کناره دریا...
-
یه جای دور ...
دوشنبه 18 شهریورماه سال 1392 20:56
یه جای دور ، یکی هنوز ، مثل قدیم برات میمیره ... روزی هزار بار از نبودت ، گریه اش می گیره ... تمام روز ، تمام شب به یاد خاطره های خوب ، منتظره اومدنت نزدیک های غروب ... منم اونکه بی تو تنهام ، از غمت پردرد می شم ... بی تو از همه دارم دلسرد میشم ... چقدر انتظار روزی رو بکشم که برگردی ، میدونم منو فراموش نکردی ... به...
-
بزار خیال کنم هنوز ...
یکشنبه 19 خردادماه سال 1392 11:21
بزار خیال کنم هنوز ترانه هامو میشنوی، هنوز هوامو داری و هنوز صدامو میشنوی ... بزار خیال کنم هنوز یه لحظه از نیازتم ، اگه تموم قصه مون هنوز ترانه سازتم ... بزار خیال کنم هنوز پر از تب و تاب منی ، روزها به فکر دیدنم ، شبها پر از خواب منی ... بزار خیال کنم تو دلتنگی هات ، غروب که میشه یاد من می افتی ... تویی که قصه ی...
-
از این به بعد من این دلو دست کسی نمی دمش ...
جمعه 11 اسفندماه سال 1391 21:51
نه قحطی گل که نبود ، از تو چرا خوشم اومد ...!؟ قشنگ تر از تو بود دلم قیدِ تمومشونو زد ... انگار چشام کور شده بود ، هیچ کس و غیرِ تو ندید ... تو اومدی تو زندگیم شدی یه مشکل جدید ...! من بدترین و بهترین روز های عمرم با تو بود ، تصورم خوب بود ازت امّا چه سود ، امّا چه سود ... یه اشتباه چی داشت واسم ؟ خود خوری و هی سرزنش...
-
تو زیباترین آرزوی منی
یکشنبه 1 بهمنماه سال 1391 11:47
برام هیچ حسی شبیه تو نیست ، کنار تو درگیر آرامشم ... همین از تمام جهان کافیه ، همین که کنارت نفس می کشم ... برام هیچ حسی شبیه تو نیست ، تو پایان هر جستجوی من ی ... تماشای تو عین آرامشه ، تو زیباترین آرزوی من ی ... من و از این عذاب رها نمی کنی ، کنارمی به من نگاه نمی کنی ... تمام قلب تو به من نمی رسه ، همین که فکرمی...
-
دفترِ خاطرات من ...
پنجشنبه 21 دیماه سال 1391 21:17
دفترِ خاطراتِ من شروع میشه با اسم تو ، طلسمِ تنهاییِ من شکسته با طلسم تو .... با نفسِ تو قلب من صدای زندگی شنید ، عکس تو رو کنار من خدا با دلتنگی کشید ... تا دلِ بی قرار من تو دست تو آروم گرفت ، دستهامونو دستِ خدا گذاشت تو دست سرنوشت ... چه بی بهونه دلهامون اسیر دست ما شدند ، چه بی بهونه دست هامون از هم جدا شدند ......
-
امروز ۲۵ آبان ۹۱
جمعه 26 آبانماه سال 1391 02:12
امروز دوباره دلم شکست.... از همان جای قبلی.... کاش می شد آخر اسمت نقطه گذاشت تا دیگر شروع نشوی..... کاش می شد فریاد بزنم پایان.... دلم خیلی گرفته..... اینجا نمی توان به کسی نزدیک شد آدم ها از دور دوست داشتنی ترند
-
تحمل کن ...
شنبه 14 مردادماه سال 1391 19:47
دلِ تو رو می رنجونه ، دلتنگی داری با دلتنگی تنها ، میجنگی ، میدونم هر شب گریونی ، دیگه نمی تونی با این دوری به پای من بمونی ... تحمل کن یه روزی این دوری میمیره تو قلب من هیچکسی جا تو نمیگیره ... تحمل کن تموم میشه تموم دلخوری هامون یکم دیگه تحمل کن بمون ... میدونم چقدر از تنهایی بیزاری ، مثل کابوسِ این روزهای تکراری...
-
منو بارون
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1391 00:10
سراغی از ما نگیری ، نپرسی که چه حالیم ! عیبی نداره میدونم ، باعث این جداییم ... رفتم شاید که رفتنم فکر تو کمتر بکنه ، نبودنم کناره تو حالتو بهتر بکنه ... لج کردم با خودم آخه حست به من عالی نبود ، احساس من فرق داشت با تو ، دوست داشتن خالی نبود ... بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون ، چشام خیره به نور چراغ تو خیابون ......
-
لیلة الرغایب ... شب آرزو ها ...
جمعه 5 خردادماه سال 1391 01:06
امشب شب آرزو هاست چقدر خوبه که بهترین آرزو ها رو داشته باشید ... مثل ویکتور هوگو ... اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی ، و اگر هستی ، کسی هم به تو عشق بورزد ... و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد ، و پس از تنهائیت ، نفرت از کسی نیابی... آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد ، بدانی چگونه به دور از...
-
تو نفس منی
جمعه 15 اردیبهشتماه سال 1391 23:36
با اینکه تو از من دل بریدی ، زود رفتی و اشکهامو ندیدی... با اینکه هیچ وقت درکم نکردی ، هیچ موقع از دردم کم نکردی ... امّا برام سخته این جدایی دل تنگتم این روزها کجایی ...؟ نمیدونی همه کسه منی ، تو نفس منی ، برگرد کنارم ... بیاو حرف دلتو بزن ، امّا نگو به من دوستت ندارم ... به خدا بی تو اینجا ، دیوونه میشم ... دیگه...
-
من از تمام تو همین رویا رو دارم ...
دوشنبه 21 فروردینماه سال 1391 21:00
با اینکه میدونم دلت با من یکی نیست ، با این که می بینم به رفتن مبتلایی ، چشمهامو می بندم که میمونی کنارم ، با این که میدونم کنارِ من کجایی ... چشمهامو میبندم که رویاتو ببینم ، چشمهامو میبندم تو رو یادم بیارم ، حرفهای من رویاییه می دونم امّا ، من از تمام تو همین رویا رو دارم ... از تو نمی رنجم تو حق داری نمونی ، شاید...
-
ته مونده هام ...
یکشنبه 6 فروردینماه سال 1391 01:52
چرا امروز هم مثلِ دیروز و فرداست ؟ این چه تقدیرِ سیاهیِ خدایا ... !؟ بزار این سوال و از خودت بپرسم ، این تقاصِ چه گناهیه خدایا ... !؟ با توام آی روزگاری که گرفتی از دل ساده ی من دلخوشی هاشو، فک کنم منو تو منبعد بی حسابیم ، آی زمونه بیا بیخیال ما شو ... چرا ابر سیاهِ بی کسی ، سایه هاش رو بخت تیره ی منه ...؟ چرا جز...
-
عاشقونه
چهارشنبه 2 فروردینماه سال 1391 11:07
به عشق دیدنت منه دیوونه ، نشسته ام روی پله های خونه ، امیدوارم تا وقتی برمیگردی ، نفس کشیدنو یادم بمونه ... تو خونه وقتی دلتنگه تو میشم ، سراغ عکس های قدیمی میرم ، یکی یکی میبوسم عکسهامونو ، تو رو میبینمت آتیش میگیرم ... صبوری کردم این سالها که رفتی ، شاید برم دیگه حالا که رفتی ... چه قولهایی که دادی عاشقونه ، چه...
-
دلی که به من ندادی
دوشنبه 29 اسفندماه سال 1390 10:25
ﻣـﻴﺮم از ﺷﻬﺮ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻳﻪ ﻛﻮﻟﻪ ﺑﺎر از ﺧﺎﻃﺮه ، دل ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪه ﭘﻴﺸﺖ ﮔﺮﭼﻪ ﭘﺎﻫﺎم ﻣﺴﺎﻓﺮه ، ﻣﻴـﮕﺬره ﻫـﻤﺮاه ﺟـﺎده ﻳﺎد ﺗﻮ از ﺗﻮ ﺧﻴﺎﻟﻢ ، ﺗﻮی راه درﻳﻎ از اﺑﺮی ﻛﻪ ﺑﺒﺎره واﺳﻪ ﺣﺎﻟﻢ ... ﺗﻮی ﻫﺮ ﮔﻮﺷﻪی اﻳﻦ ﺷﻬﺮ دارم از ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻳﺎدی ، ﻣـیﺳـﻮزوﻧـﻪ ﻣـﻨﻮ ﻳـﺎدِ دﻟـی ﻛـﻪ ﺑـﻪ ﻣﻦ ﻧﺪادی ... راه ﻣﻴـﺎﻓﺘﻢ بی ﻫﺪف، ﻣـﻘﺼﺪ راﻫـﻮ ﻧمی دوﻧﻢ ، ﻛﺎش ﻣﻴﺸﺪ...
-
... انتظار ...
سهشنبه 9 اسفندماه سال 1390 02:20
تو همون حسِ قریبی که همیشه با منی ... تو بهونه ی هر عاشق واسه زنده بودنی ... تو امیدِ انتظاری تو دلهای نا امید ، مثلِ دیدنِ ستاره تو شبهای نا پدید ... چه غریبونه گذشتن جمعه های سوت و کور ، هنوز اما نرسیدی ای تجلی ظهور ... با توام ...! با تو که گفتی تکیه گاه عاشق هایی ، میدونم یه دنیا نوری ، ساده ای بی انتهایی ... مثل...
-
حرفهای ناگفته ...
پنجشنبه 29 دیماه سال 1390 19:16
وقتی به تو فکر می کنم گریه امونم نمیده ، فرصت اینکه یه نفس آروم بمونم نمیده ... کاشکی بودی و اینجا میدیدی که دلم طاقت دوری نداره ... کاشکی بودی و اینجا میدیدی چشهای من بی سر و سامون میباره ... حرفهای ناگفته زیاده ولی چه فایده گلِ من ... داد و امون از این جدایی ...! نموندی تو ببینی چی آوردی به روزم ، بیا ببین تو حسرت...
-
بی من نرو ، تنهام نزار
جمعه 2 دیماه سال 1390 18:18
خیلی دلم گرفته ، از این همه جدایی ... گذشت قدیم و حالا من کجا تو کجایی ... خیلی گرفته است حالم ، همه اش دلم میگیره ... انقدر قدم میزنم ، تا نفسم بگیره ... هرجا میرم به فکرتم ، فکرت برا دلم بسه ... میخوام همه اش صدات کنم ، اسمت برام مقدسه ... میمیرم ولم کنی ، بری فراموشم کنی ... با بی کسی و انتظار منو هم آغوشم کنی ......
-
دلم تنگِ صدای تو ...
دوشنبه 21 آذرماه سال 1390 13:45
نمیدونم چی باید گفت از اون حرفای شیرینت ، نمیشه باورم حالا از این چشمهای غمگینت ... همیشه ترس تو این بود که من با تو نمیمونم ، میگفتی باش کنار من ، بدون تو پریشونم ... نمیگیری سراغ از من ، کسی که تو خداش بودی کسی که با تو عاشق شد ، تو آهنگ صداش بودی ... دلم تنگِ صدای تو ... میخوام باشم کناره تو ... دلِ زخم خورده ی...
-
تو رفتی ...
پنجشنبه 28 مهرماه سال 1390 12:20
تو رفتی بی بهونه، اینکه رسم عاشقی نیست ... بعدِ تو من خیلی تنهام ، جای من تو قلبِ تو نیست ... این منم که بی تو چشمهام دیگه طاقتی ندارن ، نمی تونن بی تفاوت واسه رفتنت نبارن ... تو ازم ساده گذشتی ، تو چرا ساکت و سردی ؟ چشم به راهِ تو نشستم ،امّا تو برنمیگردی ... بعدِ رفتنِ تو باید با خودم تنها بمونم ... چرا رفتی از...
-
خیلی سخته ...
شنبه 2 مهرماه سال 1390 14:06
نمیدونم عشقی که داشتیم ، هنوزم یادته ؟! گلهایی که دادم بهت ، عزیزم کنارته ؟ یادته به من میگفتی همیشه کنارتم ، هر جای دنیا که باشی ، همیشه به یادتم ... همیشه به یادتم ... خیلی سخته فراموشت کنم ، این دل و بی سر و سامونش کنم ... نمی تونم از تو ساده بگذرم ، این دل و پیر و زمین گیرش کنم ... اون نامه هایی که دادم هنوزم تو...
-
قلبی که یخ زد و کاریش نمیشه کرد ...
سهشنبه 4 مردادماه سال 1390 12:54
من بی تو له شدم ، زیر هجوم درد ، قلبی که یخ زد و کاریش نمیشه کرد ... با اینکه زندگی باهام خوب تا نکرد ، نبودن تو رو از من جدا نکرد ... ویلون کوچه هام ، دنبال کی برم ؟ چون بعد تو فقط فکر مقصرم ، فکر مقصرم ... از لابه لای لحظه های تلخ و غمگینم ، تو روز روشن این همه تاریکی میبینم ... با اینکه از هر لحظه ی آینده بیزارم ،...
-
من کنار تو پر از آرامشم ...
چهارشنبه 29 تیرماه سال 1390 00:24
خنده ها مو با تو تقسیم می کنم ، زندگیمو به تو تقدیم می کنم ، مگه نمی بینی غرق خواهشم ، من کنار تو پر از آرامشم ... بدون تو بودن سهم من نیست ، منی که به تو دلخوشم ... کنار تو چشمهام رنگ غم نیست ، با تو غم هامو می کشم ... نمی تونم از تو دور بمونم ، آخه به تو دل بستم و ، تو نباشی تنها نیمه جونم ، بگو میگیری دستمو ......
-
خدا باهام به هم زده ...
شنبه 25 تیرماه سال 1390 19:32
تو از کنار قلب من ساده گذر کن ، خدا باهام به هم زده ، ازم حذر کن ... دست منو گرفته ود ، ازش گذشتم ... جاده به انتها رسید ، من برنگشتم ... من برنگشتم ... می خوام خدا خدا کنم ، تو جای من شو صدای من نمیرسه ، صدای من شو ... چقدر خدا خدا کنم ، دلش بلرزه ؟! گریه ی دل شکسته ها چقدر می ارزه ...؟ نگو نگو نمی رسم ، طاقت موندنم...
-
تمومِ دلخوشی هامو تو با رفتن گرفتی ...
دوشنبه 13 تیرماه سال 1390 19:35
زمان به من آموخت که دست دادن معنیِ رفاقت نیست ؛ بوسیدن قولِ ماندن نیست ؛ و عشق ورزیدن ضمانتِ تنها نشدن نیست ... Only For Sheyda
-
به تو محتاجم ...
سهشنبه 24 خردادماه سال 1390 19:26
به آغوش تو محتاجم ؛ برای حس آرامش ... برای زندگی با تو ، پر از شوقم پر از خواهش ... به دستهای تو محتاجم؛ برای لمس خوشبختی ، واسه تسکین قلبی که براش عادت شده سختی ... به چشمهای تو محتاجم ؛ واسه تعبیر این رویا ... که بازم میشه عاشق شد تو این بی رحمیِ دنیا ... تو این بی رحمیِ دنیا ... به لبخندِ تو محتام ؛ که تنها دلخوشیم...
-
هنوز دلتنگتم ...
شنبه 7 خردادماه سال 1390 00:54
چه زود فراموش شدم، آنزمان که نگاهم از نگاهت دور شد... مقصد من در این راه عاشقی بیراهه بود این همه انتظار و دلتنگی بیهوده بود. با اینکه دلتنگ هستم، اما چاره ای جز تحملش ندارم. خیلی خسته ام ، راهی جز تنها ماندن ندارم. چه زود قصه ی عشقمان به سر رسید، اما آن مرد عاشق به عشقش نرسید ... چه زود آسمان زندگیم ابری شد. دلم برای...
-
می خوام بدونی حالمو
چهارشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1390 16:53
چشمهای من دنبالته ، دلم هنوز تو فکرته ، می خوام بگم دوست دارم ، هنوز صدام یادته ...!؟ می خوام بفهمی حالمو ، خودت بیای سراغم و ، دلم می خواد بهم بگی ، سوال بی جوابمو ... گفتی نمی دونی چطور همیشه عاشق بمونی ، بازم تلاشتو بکن ، ایندفعه شاید بتونی ... هوس نبوده بین ما ، تهمت ناروا نزن ، خودم بهت پس میدادم دلی که می سپردی...
-
تو هنوز یه آسمونی ...
چهارشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1390 16:45
تو هنوز یه آسمونی روی سقف آرزو هام ، زیر سایه ی تو بوده لحظه های بی کسی هام ، من به یادت زنده بودم ، حتی وقتی که نبودی ... حتی وقتی به رقیبم عکس چشمهاتو رسوندی ... از همون لحظه که دستهاتو از تو دستم پس کشیدی ، فهمیدم که ، تو خیالت، به عشقش نفس کشیدی ... تلاش قلبم و تفره ی عشق تو ، همه اش واسه دلم تجربه شد ... بی تو...
-
وعده گاهمون کجاست ؟؟!
شنبه 27 فروردینماه سال 1390 17:22
تا کی بشینم منتظر تا خبری از تو بیاد ...؟ دل دیگه طاقت نداره ، این انتظارو نمی خواد ... تا کی بگم بمون بمون تو این خیال نا تموم ؟ تا کی باید بهش بگم ، عمرشو پات کنه حروم ؟ تا کی باید گل بچینم ، بعد اونها رو پر پر کنم ؟ تا کی تو این بهت غریب این انتظارو سر کنم ؟ تا کی باید عاشق باشم ، عاشق اونکه دوره ازم ؟ تا کی باید...